مهم ترين گزارش هاي سيا سي ا زافغانستان وجهان
تهيه و تدوين از بامداد تهيه و تدوين از بامداد


كوفى عنان: سرخورده ام سازمان ملل متحد با مشكلات، بحران ها و رسوايى ها همراه بوده و طى سال هاى اخير روابط پرتنشى با آمريكا داشته كه اين مسأله باعث ايجاد اين سؤال در بين آمريكايى ها شده است كه جايگاه سازمان ملل متحد در عصر مدرن در كجا قرار دارد؟. «كوفى عنان» دبير كل سازمان ملل متحد در گفت وگويى با «كتى كوريچ» به اين سؤال پاسخ مى دهد كه چرا سازمان ملل متحد كماكان يك سازمان مهم و ضرورى است. آيا سازمان ملل متحد مانند همه سازمان ها برخى مشكلات دارد. ـ مشكلاتى كه بايد آنها را حل و فصل كنيم. اگر به سازمان ملل متحد به عنوان يك كل، يك مجموعه نگاه كنيد؛ سازمانى است كه براى تمامى اعضاى آن بسيار مهم است و اخيراً ، شما وضعيت هايى را ديده ايد كه سازمان ملل وارد عمل شده است تا به جامعه بين المللى براى سروسامان دادن به كارها كمك كند. فكر مى كنم آشكار ترين نمونه «سونامى» در شرق آسيا بود. سازمان ملل متحد رهبرى عمليات انسان دوستانه را برعهده داشت. ما سريعاً پاسخ داديم. ما انتخابات عراق، افغانستان و فلسطين را برگزار كرديم. اينها كارهايى هستند كه تنها سازمان ملل متحد مى تواند انجام دهد. * از اينكه آمريكاييها زياد پشتيبان سازمان ملل متحد نبوده اند، عصبانى هستيد؟ ـ عصبانى نه، اما سر خورده ام. از اين نظر كه كارهاى زيادى هست كه مى توانيم به طور مشترك انجام بدهيم. ايالات متحده از همكارى با ساير كشورها از طريق سازمان ملل متحد نفع زيادى مى برد. ما از انتقادها مصوون نيستيم و از انتقادهاى سازنده استقبال مى كنيم، اما برخى از آنها از دايره منطق كاملاً خارج شده اند. * چه كسى؟ - نمى خواهم نام آنها را بگويم، اما خودشان مى دانند كه منظور من چيست. * * * «بزرگ ترين رسوايى اين دوره مربوط به برنامه نفت در برابر غذا بود، يك برنامه خيريه كه ميليون ها دالر را به جيب صدام حسين منتقل كرد.» كوفى عنان مى گويد: سوء مديريت وجود داشته و برخى تخلفات نيز ديده شده است. «بدترين جنبه اين قضيه دخالت كوبو پسر كوفى عنان بود اگر چه اين مسأله هنوز كماكان در دست بررسى است.» * * * - وقتى مى گويم اين موضوع دردناك بود، به اين خاطر بود كه به عنوان يك پدر، غرور انگيز نبود كه گزارش هايى را بخوانى و از ديگران بشنوى كه عليه پسرت اتهاماتى وجود دارد. * «جان بولتون» گزينه رئيس جمهورى آمريكا براى سازمان ملل متحد است. او هنوز تأييد نشده است و برخى او را زير سؤال برده اند كه فرد مناسبى براى اين سمت نيست. او در سال ۱۹۹۴ گفت كه اگر سازمان ملل متحد ۱۰ طبقه خود را از دست بدهد، هيچ تفاوتى حاصل نمى شود. آيا جان بولتون از حمايت شما برخوردار است؟ - اين مسؤوليت رئيس جمهور آمريكاست تا نماينده خودش را در اين سازمان تعيين كند. من تنها منتظر مى مانم تا ببينم چه اتفاقى مى افتد. * شما از جواب دادن طفره مى رويد؟ - نه! * آيا جان بولتون از حمايت شما برخوردار است؟ - من تنها اين را مى گويم كه پيش از اين با تمامى سفيران آمريكا در سازمان ملل متحد همكارى بسيار خوبى داشته ام و انتظار دارم كه اگر او به اين سمت انتخاب شود، بتوانم با او به صورت مؤثر كار كنم و ما آنگونه همكارى داشته باشيم كه من با سفيران قبلى داشته ام. * دوست داشتيد فرد ديگرى براى اين سمت نامزد شده بود؟ - من وارد قلمرو رئيس جمهورى آمريكا نمى شوم. * شما كاملاً ديپلماتيك پاسخ مى دهيد! سازمان ملل متحد هم اكنون ۵۰ نفر در بغداد دارد. آيا اين سازمان مى تواند بيش از اين در عراق فعاليت كند؟ - ما به تشكيل دولت موقت كمك كرديم و در برپايى انتخابات نقش مهمى داشتيم. هم اكنون نيز در تهيه پيش نويس قانون اساسى با آنها همكارى مى كنيم. به اين ترتيب، ما در مناطق حياتى حضور داريم. در مورد اينكه آيا مى توانيم بيش از اين فعاليت كنيم، بايد بگويم كه شرايط بايد به ما اين اجازه را بدهد. اما برخى مسائل مانند امنيت مقامات سازمان ملل متحد در عراق بسيار مهم است. پس از مرگ ۲۲ عضو اين سازمان در ماه آگست ،۲۰۰۳ مقوله امنيت براى ما مهم است. اين براى دومين بار درتاريخ بود كه تروريست ها به طور مستقيم سازمان ملل متحد را مورد هدف قرار دادند. * هنوز شرايط بسيار خطرناك است؟ - اگر محيط امن ترى داشتيم، كار بيشترى انجام مى داديم. وقتى اوضاع امنيت اجازه داد، ما اين امكان را خواهيم داشت تا كاركنان خودمان را افزايش دهيم. * اميدواريد ميراث شما چه باشد؟ - تقريباً هر كارى را كه انجام داده ام، به اين خاطر بوده است كه به ديگران كمك شود، نه تنها نيازهاى مادى، و من اميدوارم كه سرانجام، وقتى كار من به پايان رسيد، گفته شود كه سازمان ملل متحد قدرى بيشتر به نيازهاى افراد حساس بود و قدرى بيش از گذشته كار كرد. من از اينها راضى خواهم بود. * شما بى اغراق بار دنيا را بر روى شانه هاى خود داريد. - بله، اما همه اين را درك نمى كنند.
وداع خاورميانه با نظامى گرى تحولات دو سال اخير در كشورهاى خاورميانه و بالاخص وقايع سياسى جارى در عراق، سوريه، تركيه، مصر و ليبيا از نشانه هاى بازگشت منطقه جنوب غرب آسيا به يك وضعيت دومينويى است. تسريع تحول در يك حوزه جغرافيايى به حوزه هاى همجوار و يكسان سازى روند تغيير شكل قدرت در كشورهاى خاورميانه جزو ويژگى هاى شاخص اين منطقه است. به عبارتى، ورود يك پارامتر تأثيرگذار برحوزه مركزى يا پيرامونى منطقه، توان دگرديسى ساختار سياسى - ايدئولوژيك كل خاورميانه را خواهدداشت. مشابه چنين روندى در كشورهاى حوزه آسياى مركزى و قفقاز نيز قابل مشاهده است. انقلاب سرخ در گرجستان، انقلاب نارنجى در اوكراين و انقلاب لاله اى در قرقيزستان پارادايم «انقلاب هاى مخملين» را وارد اين حوزه جغرافيايى - سياسى كرد و سرايت موج آن در چارچوب همين منطقه به لحاظ قرابت هاى فكرى - فرهنگى، نژادى و سياسى ميسور است. زمانى در خاورميانه، روند كسب قدرت با كودتاى نظامى و عامل تثبيت آن با پاكسازى درون حزبى و خانگى بود. اين كودتاها در يك برهه زمانى و عموماً با نظرداشت به شعارهاى چپ گرايانه و ضدامپرياليستى توانست بركل منطقه سلطه يافته و دومينوى استقلال از طريق «استبداد كودتايى» را در خاورميانه رقم زند. به عبارتى، اكثر كشورهاى مذكور در اثر فروپاشى امپراتورى عثمانى و يا پايان قيموميت قدرتهاى فرامنطقه اى با ابزار كودتاى نظامى به مجراى دولت مركزى منسجم دست يافتند. در آن هنگام، ارتش ضابطه مندترين و متشكل ترين نهاد حيات سياسى - اجتماعى بود كه از طريق حكومت تغذيه شده و يا آن را تغذيه مى كرد و به علت شرايط خاص منطقه اى و بين المللى همچون نزاع هاى داخلى و نيز جنگ سرد، كاركرد منحصر به فردى يافت. ميليتاريستى شدن سياست از دو طريق منبع داخلى (حفظ استقلال و اقتدار) و خارجى (تهديدهاى نظامى فزاينده و فضاى نبردهاى متعدد) تقويت مى شد و ارتش را نه جايگاه تابع قدرت حاكم سياسى كه نهاد تعيين كننده آن قرارمى داد. تفاضل كوتاه زمانى خيال اين كودتاها حس همذات پندارى را در ديگر كشورها القا و قرابت هاى سياسى و مذهبى و فرهنگى تكرار و تجربه آن را در كشورهاى همجوار تسهيل مى كرد. در اين برهه زمانى، ژنرال هايى پا به عرصه قدرت نهادند كه با نصب تابلوى جمهورى عربى و برگزارى انتخابات تك كانديدايى دموكراسى صورى را به نمايش مى گذاشتند، فارغ از اينكه در نخستين سالهاى قرن بيست و يكم، دومينوى بازگشت به دوران پولتيك ساختار قدرت و وداع با ميليتاريسم با سرعتى دو چندان بيهوده خواهدشد و ژنرال ها را به اتخاذ فضاى باز در داخل و پراگماتيسم در خارج سوق خواهدداد. نخستين رگه هاى مقاومت در برابر اصلاحات سياسى در كشورهاى خاورميانه با انتشار طرح «خاورميانه بزرگ» ازسوى دولت جمهوريخواه آمريكا بروز يافت. طرح خاورميانه بزرگ، ايده آرمانى نو محافظه كاران واشنگتن براى اصلاحات ساختارى سياسى و اقتصادى در خاورميانه و ترويج دموكراسى در كشورهايى بود كه ساختار حقيقى و حقوقى قدرت آنها به رفرم از درون روى خوش نشان نمى داد. در پلاتفرم مشتركى كه ميان آمريكا و اروپا اعمال شد، براين امر تأكيد به عمل آمد كه بهترين شيوه براى پيشگيرى از انقلاب هاى خونين و يا كودتاهاى نظامى در آينده، تلاش مشترك با شركاى محلى در جهت تعويض رژيم ها به سمت دموكراسى به روش صلح آميز است. جورج بوش در كنفرانس «سى آيلند» با حضور رهبران عرب خاورميانه اعلام كرد: گسترش آزادى در سراسر منطقه خاورميانه، ضرورى ترين كار دوران ما به شمار مى رود. گرچه سالهاست كه كودتاى نظامى ديگر ابزار كسب قدرت در خاورميانه نيست، اما روش هاى انتقال قدرت در اكثر كشورها يا موروثى است و يا در انحصار يك حزب نظامى - ايدئولوژيك . استثناى اين قاعده، پاكستان است كه در سال ۲۰۰۰ كودتاى نظامى ژنرال «پرويز مشرف» را تجربه كرد كه آن هم پس از وقايع ۱۱سپتامبر ۲۰۰۱ با چرخش ناگهانى از حمايت از طالبان به همكارى با آمريكا، خصلت پراگماتيستى در سياست خارجى را به نمايش گذاشت و در داخل نيز در انتخابات پارلمانى به تساهل سياسى روى آورد. آينده نفتى در انتظار آفريقا «كاندوليزا رايس»، وزير امور خارجه آمريكا در چارچوب سفرهاى خود به مناطق مختلف جهان، با سفر به سنگال و سودان، نخستين سفر خود را به قاره آفريقا در مقام وزير امور خارجه آغاز مى كند. رايس در انتخاب اين دو كشور براى سفر به قاره آفريقا، در واقع تلاش دارد اصول سياست خارجى كشورش را در اين قاره به نمايش بگذارد. در سالهاى اخير، بخصوص پس از حادثه يازدهم سپتامبر، مبارزه با تروريسم يكى از اصول اصلى سياست خارجى آمريكا در سراسر جهان از جمله قاره آفريقا بوده است و در اين راه نيز طرحهاى امنيتى واشنگتن از جمله طرح «پان ساحل» در آفريقا در حال اجرايى شدن است. ديگر اصل اساسى سياست خارجى آمريكا، تسلط بر منابع نفت جهان از جمله آفريقاست. بر اين اساس و با توجه به دو اصل سياست خارجى آمريكا، انتخاب سنگال و سودان ازسوى رايس براى سفر به قاره آفريقا، انتخابى در چارچوب تأكيد بر اين سياست به شمار مى رود. سنگال نخستين مقصد رايس است كه در منطقه غرب آفريقا واقع شده است. اين منطقه از جمله مهمترين مناطق نفتخيز در قاره آفريقاست و شايد در آينده اى نزديك در جهان باشد. به اين دليل نيز مقامهاى آمريكايى اعلام كرده اند كه تلاش دارند تا سال ۲۰۱۵ واردات نفت آمريكا از قاره آفريقا را به ۲۵ درصد كل واردات خود از مناطق مختلف جهان برسانند. اين اقدام بخصوص با توجه به بحرانهاى ادوارى در منطقه خاورميانه، لزوم تنوع بخشى در منابع تأمين نفت مورد نياز آمريكا را بيشتر كرده است. بر اين اساس سرمايه گذارى شركتهاى آمريكايى در كشورهاى نفت خيز غرب آفريقا در چند سال اخير عينى تر و گسترده تر شده است كه سرمايه گذارى ۱۰ ميليارد ادلرى سالهاى اخير شركتهاى نفتى آمريكايى دركشور كوچك گينه استوايى در غرب آفريقا، تنها بخشى از آن محسوب مى شود. اما اصل دوم سياست آمريكا در آفريقا در واقع براى توفيق اصل نخست اين سياست، مورد تأكيد مقامهاى آمريكايى قرار مى گيرد. در واقع آمريكا تلاش دارد در چارچوب سياست مبارزه با تروريسم به نوعى علاوه بر تأمين امنيت سرمايه گذاريهاى خود در قاره آفريقا، روند انتقال امن نفت از آفريقا به آمريكا را نيز تضمين كند. بر اين اساس است كه دولت آمريكا اكنون حامى برقرارى صلح در قاره آفريقا بخصوص در كشورهايى مانند سودان شده است. سودان كه تا چندى پيش در ليست سياه دولت آمريكا قرار داشت، اكنون مقصد رايس در نخستين سفر وى به قاره آفريقا محسوب مى شود. بى ترديد كشف ذخاير عظيم نفت در سودان، شامه مقامهاى آمريكايى را تحريك كرده و اكنون ادامه بيش از ۲۰ سال جنگ در اين كشور كه روزى با كمكهاى مستقيم آمريكايى ها به شورشيان جنوب جريان داشت، ديگر بى فايده است و روند صلح در سودان بايد به شكل جدى پيگيرى مى شد. بر اين اساس و با توجه به تحولات اخير در سودان بخصوص سوگند «جان گارانگ»، رهبر شورشيان سابق جنوب سودان به عنوان معاون اول رئيس جمهورى اين كشور و مصوب شدن قانون اساسى جديد پس از امضاى قرارداد صلح، رايس اكنون به سودان سفر مى كند كه علاوه بر حمايت از صلح، به نوعى، تأكيد بر اصول سياست خارجى آمريكا در آفريقا نيز به شمار مى رود. بى شك، اكنون برقرارى صلح در آفريقا بخصوص در كشورهايى مانند سودان نياز آمريكاست و به اين دليل نيز واشنگتن بر آن تأكيد دارد. البته برقرارى صلح در آفريقا نيازى بوده كه همواره بر آن تأكيد شده است و با پيوستن آمريكا به جرگه حاميان صلح در آفريقا، اين روند به طورقطع جدى تر پيگيرى خواهد شد، اما اين واقعيت را نمى توان انكار كرد كه در جنگ ميان قدرت ها براى حضورى قدرتمندتر در قاره آفريقا، امكان بروز چالش هاى جديد در كشورهاى اين قاره وجود دارد.
سوريه در يك نگاه سوريه در منطقه خاورميانه و مجاورت درياى مديترانه قرار دارد و با كشورهاى تركيه، عراق، اردن، اسرائيل و لبنان هم مرز است. جمعيت اين كشور به حدود ۱۷ ميليون نفر مى رسد كه اكثراً عرب هستند، اما اقوام ديگرى به خصوص كردها، نيز در اين كشور سكونت دارند. مذهب بيش از ۷۰ درصد مردم سوريه اسلام سنى است و شيعيان، از جمله علويان كه قدرت را در دست دارند، حدود ۱۶ درصد جمعيت را تشكيل مى دهند و بقيه از اديان ديگر پيروى مى كنند. سوريه، كه قبلاً بخشى از امپراتورى عثمانى بود و بعداً مستعمره فرانسه شد، در سال ۱۹۴۷ استقلال خود را به دست آورد و براى چندين سال دستخوش نا آرامى و تحولات سريع سياسى بود و گرچه در سال ۱۹۵۸ با وحدت با مصر جمهورى متحده عربى را ايجاد كرد، اما اين اتحاد در پى كودتاى سال ۱۹۶۱ منحل شد. در سال ،۱۹۶۴ كودتاى نظامى باعث به قدرت رسيدن حزب سوسياليستى عربى بعث شد و يك كودتاى درون حزبى در سال ،۱۹۷۰ حافظ اسد را به قدرت رساند و وى تا زمان مرگ در سال ۲۰۰۰ همچنان رهبرى بلا منازع كشور را برعهده داشت. پس از مرگ حافظ اسد، پسر وى بشار اسد در نوعى همه پرسى عمومى به جانشينى وى رسيد و گرچه از آن زمان فضاى سياسى كشور بازتر شده است، اما سياستمداران قديمى همچنان در قالب يك حكومت عملاً تك حزبى اداره امور را در دست داشته اند. انتخابات رياست جمهورى سوريه هر هفت سال يكبار برگزار مى شود و انتخابات بعدى براى سال ۲۰۰۷ پيش بينى شده است هرچند بدون تحولات اساسى سياسى، انتظار مى رود بشار اسد با حمايت حزب بعث همچنان اين مقام را حفظ كند. سوريه نظام پارلمانى با يك مجلس قانونگذارى با ۲۵۰ عضو دارد كه براى يك دوره چهارساله انتخاب مى شوند، اما قانون اساسى مورخ سال ،۱۹۷۰ براى حزب بعث نقش رهبرى دولت و جامعه را تعيين كرده و دست كم ۵۰ درصد اعضاى مجلس بايد از اين حزب باشند. حزب بعث سوريه، كه عمدتاً در اختيار اقليت علويان است، بيش از يك ميليون عضو دارد و يكى از احزاب تشكيل دهنده جناح موسوم به جبهه مترقى ملى است. پيشينه حزب بعث سوريه به نهضت بعثى در دهه ۱۹۳۰ در سوريه مى رسد كه با آرمان وحدت اعراب براساس اصول سوسياليستى عربى آغاز شد و در سال ،۱۹۴۷ به عنوان حزب در سوريه اعلام موجوديت كرد. شعبه عراقى حزب بعث در سال ۱۹۵۴ ايجاد شد و در سال ۱۹۶۳ در يك كودتاى نظامى قدرت را در دست گرفت و تا زمان سقوط رژيم صدام حسين در سال ،۲۰۰۳ بر عراق حكومت كرد هر چند بين حكومت بعثى عراق، كه تحت تسلط اقليت سنى آن كشور قرار داشت و حكومت شيعيان علوى سوريه رقابتى شديد در جريان بود. مواد مخدرو اقتصاد افغانستان يک کارشناس بين المللی امور افغانستان، به دولت اين کشور توصيه کرده است که در مبارزه با مواد مخدر، منافع ملی افغانستان و مردم آن را در نظر داشته باشد. بارنت روبين رييس مرکز پژوهشهای استراتژيک دانشگاه نيويورک، در کابل به خبرنگاران گفت که در روند مبارزه با مواد مخدر، رشد اقتصادی و ثبات سياسی افغانستان نبايد آسيب ببيند. روبين گفت: "مبارزه جدی با توليد و قاچاق مواد مخدر، در افغانستان، نبايد تنها خواست کشورهای ثروتمند غربی شمرده شود، بلکه بايد افغانها نيز توجيه شوند که کشت خشخاش در دراز مدت، به زيان آنهاست." بارنت روبين در اين نشست، ضمن ابراز مخالفت با سمپاشی کشتزارهای خشخاش در افغانستان، به مقامات دولتی اين کشور پيشنهاد کرد که در گام نخست، از نابود کردن مزارع خشخاش کشاورزان خودداری کنند. او گفت: "به نظر من، مبارزه با مواد مخدر، در ابتدا نبايد متوجه کشاورزانی شود که خشخاش می کارند، هدف از بين بردن مواد مخدر افغانستان اين است که مردم را به طرف يک حکومت با ثبات جلب کند؛ بايد دشمنان ثبات افغانستان که قاچاقچيان مواد مخدر و جنگسالاران هستند، مورد حمله قرار گيرند، نه کشاورزان." بارنت روبين معتقد است که تروريسم، يعنی تعبير او از فعاليت القاعده، طالبان و حزب اسلامی گلبدين حکمتيار، چالش نخست در برابر آينده افغانستان است و پس از آن، وجود جنگسالاران و گروههای مسلح محلی مشکلات عمده پيش روی اين کشور هستند و مواد مخدر، به عنوان سومين چالش در برابر دولت افغانستان قرار دارد. به باور روبين، در اين ميان، خطر مواد مخدر، بيش از ديگر چالشها برای دولت افغانستان، جدی شده است. بر اساس گزارش اخير سازمان ملل متحد، در آمد حاصل از مواد مخدر، شصت درصد عوايد داخلی افغانستان را تشکيل می دهد. رييس مرکز پژوهشهای استراتژيک دانشگاه نيويورک آمريکا، با اشاره به اين موضوع می گويد که اقتصادی افغانستان، معتاد به مواد مخدر شده است و به درمان جدی نياز دارد. اين کارشناس بين المللی مسايل افغانستان در ادامه نشست خود با خبرنگاران افزود که مبارزه با مواد مخدر در افغانستان بايد واقعی باشد و مردم اين کشور اطمينان يابند که قانون در مورد همه يکسان عملی می شود. به نظر بارنت روبين، تنها نبايد به زارعين خشخاش فشار وارد شود. او با اشاره به قانون اساسی افغانستان، می گويد که دارايیهای تمام کارمندان دولتی در اين کشور بايد واضح باشد و از آنها پرسيده شود که اموال منقول و غير منقول خود را از کجا آورده اند. روبين می گويد که حتی دارايیهای اعضای خانواده های مقامات بلندپايه دولتی نيز بايد بررسی شود تا از منابع غير مشروع افزايش نيابد. در گزارش سال دو هزار و چهار سازمان ملل متحد در مورد مواد مخدر و جرايم، يک نگرانی عمده اين است که افغانستان اکنون به جای ترياک، هرويين به خارج از کشور صادر می کند که اين خود نشان دهنده که پيشرفت مافيای بين المللی مواد مخدر است که تکنولوژی توليد هرويين را وارد اين کشور کرده است. در حالی که بهای يک کيلو گرم ترياک در افغانستان، از چهارصد دلار به صد دلار کاهش يافته است، بهای اين ماده در بازارهای غير رسمی اروپا و آمريکا، همچنان بالاست. به اين ترتيب، می توان نتيجه گرفت که کشاروزان افغان، کمترين سود را از کشت خشخاش می برند و سود اصلی، نصيب قاچاقچيان عمده بين المللی می شود.
عربستان؛ مباحثه در مورد يك فتوا «ممنوعيت ازدواج اجبارى در درون خانواده يا قبيله، گام بلند و بى سابقه اى به پيش در تاريخ عربستان است.» اين نظر زنى است كه روزنامه «الرياض» در شماره روز ۱۴ خود تنها كلمات اول نام او يعنى «ت. ح.» را ذكر كرد. منظور «ت.ح.» فتواى بى سابقه اى است كه «عزيز الشيخ » ، مفتى اعظم دربار سلطنتى آل سعود، اين هفته صادر كرد و بر اساس آن ازدواجى كه بر خلاف ميل دختر باشد غيراسلامى و نامجاز است.در فتواى الشيخ آمده كه چنين اقدامى به منزله نافرمانى در برابر خداوند و پيامبر اوست و پدرى كه دخترش را به ازدواج اجبارى وادار كند بايد آن قدر در حبس بماند تا از نظر خود برگردد.بنا به يك رسم رايج در ميان خانواده ها و قبيله هاى سعودى دخترى كه تن به ازدواج اجبارى نمى دهد را در بازداشت خانگى نگه مى دارند. در فتواى مفتى اعظم عربستان اين سنت نيز به دوران جاهليت قبل از اسلام نسبت داده شده است و مردم از تكرار و تداوم آن برحذر داشته شده اند.هيجان و شعف «ت. ح.» نسبت به فتواى الشيخ به خوبى قابل فهم است. اين زن كه در استان عسير زندگى مى كند سال ها توسط پدرش دربازداشت خانگى نگه داشته شده است تا سرانجام تسليم شود و به ازدواجى اجبارى با مردى از اقوام خود تن دردهد. با مرگ پدر، برادر مسؤوليت حبس «ت.ح.» را عهده دار مى شود. ولى او تاكنون كه به سن ۵۰ سالگى رسيده سر تسليم فرو نياورده است. مورد مذكور ، يعنى مجبور كردن دختران به ازدواج رسم رايجى در سراسر عربستان است. با اين كار خانواده ها يا به مال و منال خوبى مى رسند و يا دلشان خوش است كه دختر را به ازدواج مردى ثروتمند درآورده اند.بسيارى از زنان در وضعيت و موقعيتى نيستند كه مانند «ت.ح.» سال ها مقاومت نشان دهند و تسليم نشوند. اين تنها «ت.ح.» نيست كه اين روزها از صدور فتواى الشيخ سر از پا نمى شناسد. روزنامه هاى كشور هر روز از زنانى نقل قول مى كنند كه از اين فتوا به شدت خشنودند. براى مثال، يكى از آنها به نام «ام فالح» به روزنامه الرياض گفته است: «اين فتوا به رسم و سنتى زشت پايان مى دهد كه تا حالا كسى جرأت نمى كرد آشكارا در باره آن صحبت كند. فاطين بونداقجى ، رئيس بخش مطالعات زنان اتاق بازرگان «جده »گويى در پاسخ همين شك و ترديدها نسبت به كارايى اين فتوا كه مى گويد: «گام بعدى را بايد خود جامعه بردارد، به اين معنا كه خود زنان بايد براى ارتقاى آگاهى خود و همجنسانشان تلاش بورزند و همزمان هم مكانيسم ها و شرايط لازم براى اجراى چنين احكامى را مطالبه كنند.» منبع: روزنامه آلمانى «تاتس» اخباروجرايد چه مينويسند؟ چراغ: ازبستن اردوگاهای تروریستی تا تعلیمات دینی درپاکستان پاکستان درسه دهه اخیر که ازموجودیت کمپهای تعلیم وتربیه نظامی، نسبت به اهداف نیک وآزادیخواهانه مردم افغانستان، زراندوزی وبهره برداری را به خاطر پرکردن جیبهای خو دتعقیب نموده است، این بار نه به شکل دیروز، بلکه درهر دو پهلو به نفع خویش بهره برداری مینماید. تعلیم وتربیه تروریستان ( القاعده و طالبان) در کمپهای ویژه نظامی نتنها افغانستان را مورد هدف قرار داده است؛ بلکه خطر آن میرود تا در تمام نقاط دنیا، به خصوص کشور های منطقه این تروریستان، غرض تخریبکاری اعزام گردند؛ چنانچه حوادث ولایت اندی جان کشور ازبکستان وانفجارات شهر لندن پایتخت انگلستان درماه اخیر نیمتواند ازاین تاثیرات بی بهره باشد؛ زیرا شواهد نشان میدهد که تعدادی از اتباع ازبک وچیچن درترکیب گروه های تروریستی القاعده و طالبان شامل میباشند که درپاکستان تحت آموزش وتعلیم وتربیه نظامی قرار میگیرند. دولت افغانستان که چندین بار تا کنون خواستار تعطیل شدن کمپهای تروریستی گردیده این بار به طور مشخص از سوی صبغت الله " مجددی " رئیس کمیسیون صلح وآشتی به آن اشاره گردیده است . این بار ایجاب میکند تا دولت افغانستان با مراجعه به سازمان ملل، نهاد های حقوق بشر و جامعه جهانی ، خواستار تعطیل این پایگاه ها گردد، اما دراین میان نقطه دیگری که قابل دقت میباشد، تعلیم وتربیه ملا امامان افغانی در مدارس دینی پاکستان به خصوص دراکوره ختک پشاور است، گرچه حامد کرزی رئیس جمهور افغانستان درهنگام اعلان خط مشی خود گفته بود که به جای آموزش ملا امامان من لازم میدانم تا دیگر طالب افغان دراکوره ختک تدریس نگردد و به جای آن مدارس دینی را در داخل کشور فعال میسازیم. ولی طوری که دیده شده این مرام نیز مثل سایر مرام ووعده های دولت درطاق نسیان گذاشته شدف درک حامد کرزی رئیس جمهور افغانستان که درآن مرحله ایراد گردید به جا ونیک بود؛ ولی این که درزمینه کاری صورت نگرفته سوالی جدی پنداشته میشود که به یقین بازهر پاشی مغزی نخستین انگیزه های ترور، تخریب و سبوتاژ دراین مدارس تزریق میگردد و حتی شاگردان مدارس ( طالبان) استادان خود ( علمای این) را مورد هدف گلوله قرار میدهند. پس دولت افغانستان باید به عوض این که سر و صدا بلند نماید وخواستار تعطیل شدن پایگاه های نظامی گردد، درقدم اول باید مدارس دینی ما در پهلوی آموزش اسلامی ، وطندوستی وابادی وطن را نیز بیاموزند تا این که در مدارس پاکستان تخریب وبربادی وطن را آموزش ببینند. اصلاح: برخی کاندیداها میخواهند درمیان بارمعنایی کلمات بزرگ مخفی شوند قرار است، عنقریب گزینش وکلا پارلمانی توسط مردم آغاز گردد، گزینش وکلا درشرایط واوضاع کنونی برای مردم افغانستان نقطهء قابل عطفی است. زیرا در جمع کاندیداها شخصیت های مختلفی، بادید گاه، طرزتفکر سوابق وجهان بینی مختلف خود را کاندید کرده اند. با وجود آنکه کمیسیون انتخابات اخارج هفده تن کاندیداها را اعلان کرد، اما درمیان کاندیدا ها هنوز ناقضین حقوق بشر، تفنگ سالاران، حامیان مواد مخدر وکرکتر های مختلف شامل میباشند. تشخیص وتفکیک این عناصر که سوابق سیاه وسپید درتاریخ سه دههء اخیر دارند، برای کمیسیون حقوق بشر وسایر نهاد ها اقدام بسیار دشوار است، اما افکار عمومی ومردم افغانستان که امروز صلاحیت گزینش این کاندیدا ها را دارند ، کار بسیار دشوار نیست، زیرا نهاد ها وکمیسیون ها ئیکه امروز درافغانستان حضور دارند، دیروز حضور نداشتند، اما مردم حضور داشتند، جنایات، استبداد واقدامات مثبت ومنفی برخی این کاندیداها را به چشم سرتجربه کرده اند. لذا امروز فقط مردم حق دارند، باد آوری، واقعبینی واتکا بردستور ایمان ووجدان درگزینش وکلا سهیم شوند. وکلای که درگذشته ناقض حقوق بشر بوده اند، امروز جهت سپید نشان دادن اقدامات سیاه گذشته خود ، خواسته اند درمیان بار معنایی مقدس کلمات خود را پنهان نمایند، وبا تنظیم وتهیه شعار های میان تهی یک باردیگر افکار عمومی را به ملعبه ومضحکه بگیرند، اما افکار عمومی یعنی مردم در تشخیص خود اشتباه نکنند، زیرا مقدرات تاریخ ونسل های آینده بدون شک با اقدام وکلای که جهت راه یابی به پارلمان گزینش شده اند، ارتباط تنگاتنگ ونزدیک دارد، ودرواقع سرنوشت مردم درتصمیم این کاندیدا ها محترم است. روی همین ملاحظه باید رسانه ها جهت بیداری و سمت دهی مردم نقش ارشادی خود را ایفا کنند. درجامعه ما انگیزه های مختلف تا هنوز امکان سمت دهی افکار عامه به سوی انحراف واختلاف موجود است ، اما رسانه ها مسوولیت دارند، با توجه به مسوولیت ملی خود دربیداری وهوشیارسازی افکار عمومی کار کنند، تا مردم درگزنیش وکلا به اشتباه نروند.
مخالف اعزام نيروي نظامي به افغانستان نويسنده استراليايي مقامهاي كشورش را از اعزام نيروي نظامي به افغانستان برحذر داشت. به نقل از شبکه اينترنتي ورلد نيوز با اعلام اين خبر به نقل از كليو تروي افزود: افغانستان كشوري پيچيده و داراي مردمي آسيب ديده‌است و بنابراين استراليا به جاي اعزام نيروي نظامي به آن كشور بايد براي مردم افغانستان امكانات امدادي بفرستد. تروي گفت: من حدود ۴۰ سال در آسيا زندگي كرده‌ام و در مورد اقدامات استراليا در افغانستان نگرانم. اين رسانه اينترنتي به نقل از تروي نوشت: افغانستان بيش از ۲۰۰ سال در آشوب بوده و حضور موقت ما در اين كشور، هيچ اثر مهمي بر جا نخواهد گذاشت. تروي گفت: قبل از آنكه به افغانستان نزديك شويم، بايد كتاب‌هاي تاريخي را بخوانيم و ببينيم سرنوشت كساني كه قبل از ما به اين كشور آمدند، چگونه بود. اين نويسنده گفت: يك مثال مناسب اين است كه ببينيم در قرن نوزدهم براي نيروهاي انگليسي و در قرن بيستم براي نيروهاي روس در اين كشور چه اتفاق‌هايي افتاده‌است. جان هوارد نخست وزير استراليا چهارشنبه گذشته اعلام كرد كه كانبرا در پي درخواست دولت‌هاي آمريكا، افغانستان و ديگر كشورها به منظور مبارزه با گروه طالبان و سازمان القاعده، ۱۵۰ نيروي نظامي ويژه در ماه سپتامبر آينده براي مدت يك سال به افغانستان اعزام مي‌كند.
طرح نامزدى ۱۰۰۰ زن براى دريافت جايزه صلح نوبل روند اعطاى جايزه صلح نوبل سال جارى ميلادى با ابتكار يكى از نمايندگان زن مجلس شوراى ملى سوئيس، رنگ و بوى ديگرى دارد. به ابتكار وى، طرحى تدوين شد كه به موجب آن يك هزار نفر از زنان فعال سراسر جهان بطور دسته جمعى نامزد دريافت جايزه نوبل سال ۲۰۰۵ ميلادى شده اند. هدف از اين طرح، «آگاهى جهانيان از نام اين زنان شجاع ولى گمنام» اعلام شده است. خانم «روت گابى فرموت - منگولد»، نماينده مجلس شوراى ملى سوئيس، طرحى را در ماه مارچ سال ۲۰۰۳ تدوين كرد كه بر اساس آن، هزار زن از سراسر جهان نامزد دريافت جايزه صلح نوبل شدند. از ميان ۱۹۹ تقاضانامه اى كه براى دريافت اين جايزه در مركز مربوطه در شهر «اسلو» (پايتخت ناروی) به دست رسيده تقاضانامه يادشده نادر و منحصر به فرد است. يك هزار زن از ۱۵۰ كشور مختلف در سراسر جهان برگزيده شدند تا توجه جهانيان را به خيل عظيم زنانى كه درسراسر دنيا خاموش و گمنام براى برقرارى وتحقق صلح و اجراى قوانين حقوق بشر مى كوشند، جلب كنند. نام اين يك هزار زن كه ۱۵ نفر از آنان از كشور آلمان هستند، در روز ۲۹ جون در چهل منطقه مختلف جهان بطور همزمان اعلام شد. خانم «مارن هارچه» كه مسؤوليت هماهنگى اين طرح را در اروپاى غربى به عهده دارد، هنگام معرفى ۱۵ نامزد زن اين طرح در «هامبورگ» گفت: «صلح به معناى عدم حضور جنگ نيست. صلح، امنيت انسانى در معناى وسيع كلمه است. صلح، مفهومى است كه نه تنها بايد در باره آن سخن راند، بلكه بايد با آن زندگى كرد. اين چالش هر روزه، وليناپيداى زنانى همچون ما است؛ زنانى كه در عرصه هاى خانواده، تربيت كودك، فرهنگ و آموزش، پرستارى بيماران و رسيدگى به فقيران مشغول فعاليتند؛ زنانى كه با خشونت و نژادپرستى مى ستيزند و براى تحقق حقوق سياسى انسان ها مى رزمند». در پايان ماه جنوري سال ۲۰۰۵ ميلادى، فهرست نام اين زنان به مركز مربوطه در اسلو ارائه شد. اگر اين طرح بتواند موفق شود و جايزه نوبل را از آن خود كند، مبلغ دريافتى كه بالغ بر ۱‎/۲ميليون دلار آمريكاست، بين پروژه هاى صلح زنان در كشورهاى مختلف جهان تقسيم خواهد شد. نخستين زنى كه جايزه نوبل دريافت كرد، خانم «برتا فون شوتنر» از كشور اتريش بود. وى موفق شد اين جايزه را در سال ۱۹۰۵ ميلادى نصيب خود كند. در حقيقت، از سال ۱۹۰۱ ميلادى به بعد، تنها ۱۲ زن توانستند اين افتخار را از آن خود كنند. خانم مارن هارچه با اشاره به همين آمار در هامبورگ اظهار داشت: «اينك ديگر هنگامى رسيده است كه اين آمار تغييرى بنيادين يابد. اينك زنان جهان با ارائه طرح هاى مؤثر، نقشى سازنده در حل مناقشات دارند. آنان پيام آوران اميد و دانشند و صرف نظر از اينكه خواسته هايشان به مذاق ديگران خوش بيايد يا نه، آنهارا ارائه مى دهند». فلسطينيان و انتخابات پارلمانى براى بسيارى از فلسطينيها مشخص نيست كه چرا دولت «محمود عباس» انتخابات پارلمانى در اين كشور را تا اوايل سال ۲۰۰۶ به تأخير انداخته است. برخى از نزديكان وى معتقد هستند كه براى سازماندهى نيروهاى فلسطينى جهت مشاركت در انتخابات آينده به يك فرصت شش ماهه نياز دارند و برخى ديگر خروج اشغالگران اسرائيلى از غزه را مرحله جديدى مى بينند كه همه فلسطينيها براى ورود به آن مى بايست آمادگى لازم را پيدا كنند. برخى نشريات جهان عرب معتقد هستند كه دولت مصر در به عقب انداختن انتخابات پارلمانى فلسطين نقش مهمى داشته است. آنان استدلال مى كنند كه مقدم شدن انتخابات پارلمانى فلسطين بر انتخابات ماه نوامبر آينده مصر دليل اصلى اين جابه جايى ها است. قرار بود انتخابات فلسطين در ۱۷ ماه جارى برگزار شود. پيش بينى مصريها اين بود كه در انتخابات آينده فلسطين جنبش حماس با اكثريت قاطع پيروز ميدان خواهد بود و با برگزارى انتخابات مصر در ماه نوامبر آينده ، مردم اين كشور به پيروى از مردم فلسطين اسلام گرايان را انتخاب خواهند كرد. هم اكنون در مصر، حزب اخوان المسلمين دولت اين كشور را به چالش جدى طلبيده است. فعاليت اين حزب در حال حاضر ممنوع بوده است و در ماه هاى اخير تعداد زيادى از رهبران و هواداران آن به زندان افتاده اند. با پيروزى اصول گرايان اسلامى در انتخابات رياست جمهورى ايران و به دنبال آن پيروزى احتمالى جنبش حماس در فلسطين ، دولتمردان مصرى از اين خوف دارند كه اسلام گرايان مصرى به رهبرى اخوان المسلمين در كارزار انتخاباتى آن كشور پيروز شوند. برخى از مسؤولين فلسطينى گفته اند كه «عمر سليمان» مدير استخبارات مصر و مسؤول گفت وگوهاى دولت اين كشور با فلسطينيها در موضوع خروج اسرائيل از غزه ، خواستار به عقب افتادن برگزارى انتخابات در فلسطين شده بود. اما مسؤولين حكومتى در فلسطين مى گويند كه علت به تعويق افتادن برگزارى انتخابات ، تصويب موادى از سوى پارلمان فلسطين است كه با توافقات حاصل شده در گفت وگوهاى محمود عباس با احزاب مختلف فلسطينى مغايرت دارد. اخيراً پارلمان فلسطين موادى را به تصويب رساند كه انتخابات اين كشور بايد براساس ليستهاى ارائه شده از سوى احزاب تنظيم شود. آنها هم اكنون بحث شكل گيرى دولت وحدت ملى را مطرح مى كنند و براى انجام چنين كارهايى به زمان كافى نياز دارند. علاوه بر اين محمود عباس نخست وزير معتقد است اختيارات وى در سطحى نيست كه بتواند با مرحله جديد و حساس خروج اسرائيل از غزه همساز شود. در حال حاضر بسيارى از امور وزارتخانه اى با سازمانها يا اشخاص ديگر امتزاج پيدا كرده و تعدد مراكز تصميم گيرى را به وجود آورده است. براى مثال ناصر قدوه خواهر زاده ياسر عرفات كه اخيراً به عنوان وزير خارجه فلسطين تعيين شد بايد امور اين وزارتخانه را با فاروق قدومى مخالف سرسخت پيمان اسلو تقسيم كند. با اين حال توافقهاى شخصى وجود دارد و ميان قدومى و قدوه اين رضايت شكل گرفته است كه اولى امور تعيين سفرا را بر عهده گيرد و دومى فرآيندهاى سياسى وزارتخانه را دنبال كند. با اين وجود بسيارى معتقد هستند كه نمى توان براى هميشه كشور را براساس توافق هاى شخصى اداره كرد و بايد فكر اساسى براى آن پيدا نمود. از طرف ديگر مخالفان به عقب افتادن برگزارى انتخابات پارلمانى فلسطين معتقد هستند كه اين امر به تعويق برگزارى ششمين كنگره جنبش فتح منجر مى شود كه قرار بود بعد از انجام انتخابات پارلمانى فراخوان آن صورت گيرد. آنها معتقدند كه در مرحله فعلى كه مردم فلسطين با چالشهاى سختى مواجه هستند برگزارى ششمين كنگره جنبش فتح مى تواند در بازآفرينى مفاهيم جديد سياسى، شناخت جهان در حال تحول و بررسى وسايل سازگارى با آن نقش مهمى ايفا كند و در خلق سازماندهى جديد ، پذيرش نيروى سياسى تازه نفس و بازبينى تعاريف مبارزه ملت فلسطين مؤثر افتد.
اخبارمنتشره درکابل تلاش ها جهت جلوگیری از مداخلات پاکستان در امورداخلی افغانستان ، روزنامه های کابل را به خود مصروف ساخته و این روزنامه ها با انتشار اخبار و مطالب ، دید گاه ها و نقطه نظرات شان را بیشتر به محور همچو موضوعات اختصاص داده اند. روزنامه آ زاد اراده در سر مقاله خود به برخورد های اخیر نیروهای دولتی و طالبان در سرحدات میان افغانستان وپاکستان اشاره نموده و مینویسد : در شرایط کنونی بیشترین خطرات برای دولت افغانستان از ناحیه مناطق قبایلی متوجه بوده و تاثیر منفی را بالای امنیت سراسری کشور میگذارد . نویسنده سر مقاله از نیروهای ائتلاف و بخصوص ایالات متحده امریکا خواسته است که جهت تامین امنیت سراسری در کشور باید توجه بیشتر شانرا به مناطق قبایلی ، مخفیگاه های عناصر تروریستی و مراکز تربیه طالبان در خاک پاکستان معطوف نمایند . و بالای دولت پاکستان فشار وارد نمایند تا دشمنان زنده گی مردم را در مراکز اصلی شان نابود سازد. روزنامه از مجروحیت پنج عضو یک خانواده در ولایت ننگرهار خبر داده که در اثر پرتاپ یک بم دستی در ساحه ناحیه سوم بالای یک منزل از طرف اشخاص نامعلوم صورت گرفته است. روزنامه اصلاح نوشته است که عده از کاندیدان که در گذشته بالای مردم ظلم و ناروا میکردند اکنون بابه کار بردن کلمات خوب میخواهند در میان بار معنایی مقدس کلمات خود را پنهان نمایند . روزنامه از مردم خواسته است تا با در نظر داشت این مساله هوشیارانه عمل نموده و فریب همچو افراد را نخورند . نویسنده هم چنان از روزنامه ها وسایر وسایل نشراتی خواسته است تا در جهت روشن ساختن اذها ن عامه سعی بیشتر به خرچ دهند . روزنامه ملی انیس در یک خبر دیگر نوشته است : طا لبان هفت پولیس را در قندهار به قتل رسانیدند و به گفته ولسوال شورابک آن ولایت مهاجمین از منطقه گلستان پاکستان وارد ولسوالی شورابک شده اند. انیس در سرمقاله خود نوشته است : آنانیکه از قانون سرپیچی میکنند باید با کار برد تربیتی در اصلاح کردن آنان توجه گردد وبالاخره فرهنگ پذیرش روند دمکراسی در کشور تحقق یابد که مبادا به اشتباهات دوره های گذشته که همه چیز ما را گرفت دچار گردیم . انیس خواسته است تا آنانیکه محکوم به جنایات به وطن و مردم اند به پای محاکمه کشانیده شوند چون این طریق جز روش یک حکومتی است که میخواهد دمکراسی را در جامعه پیاده کند. روزنامه ازاد چراغ به موجودیت اردوگاه های تروریستی و تعلیمات دینی در پاکستان تماس گرفته و نوشته است که تعلیم و تربیه تروریستان و کمپهای ویژه نظامی نتنها افغانستان را مورد هدف قرار داده است ، بلکه خطر آن میرود تا در تمام نقاط دنیا به خصوص کشورهای منطقه این تروریستان غرض تخریبکاری اعزام شوند. چراغ به در خواست چندین مراتبه یی افغانستان جهت مسدود نمودن کمپ های تروریستی در خاک پاکستان و در خواست اخیر صبغت الله مجددی ریس کمیسون صلح و آ شتی جهت بند نمودن آن کمپ ها در پاکستان اشاره نموده و از دولت خواسته است تا با مراجعه به سازمان ملل ، نهاد های حقوق بشر و جامعه جهانی خواستار تعطیل این پایگاه ها گردد. چراغ هم چنان خاستار ایجاد مدارس دینی در داخل افغانستان شده اما به نوعی که طالبان آن در آموزش اسلامی ،وطندوستی وآبادی وطن را نیز بیاموزند و از آ موزش تخریبکاری و بر بادی وطن در مدارس پاکستان بر حذر گردند . روزنامه چراغ در مطلبی تحت عنوان " در زندانهای بگرام چه میگذرد " تصاویری را از شکنجه زندانیان توسط نظامیان امریکایی بازگو نموده و تبدیلی و جزا های را که از سوی قوماندانان نظامیان امریکایی برای عاملین این شکنجه ها داده ناکافی خوانده است . روزنامه آرمان ملی خبر داده است که چهار عرب فراری از زندان بگرام به یک مرکز طالبان رسیده اند . روزنامه از قول خبر گذاری پاکستان گفته است که آنان با پای پیاده به مرکز طالبان در جنوب افغانستان رسیده اند. اعزام دو هزار سرباز جدید کانادایی به افغانستان ، دستگیری پنج تن به اتهام انفجار اخیر در خوست و کشته شدن هفت سرباز دولتی در ولایت قندهار از اخبار دیگر این روزنامه است. وخيم بودن اوضاع درمرزافغانستان و پاکستان دو راه ميان افغانستان و پاکستان در وزيرستان شمالى پاکستان ، مسدود گرديده و در سرحد سوم نيز تلاشى و جستجوى شديد صورت ميگيرد. دگر جنرال اکرم ساهى، قوماندان ارتش پاکستان در وزيرستان شمالى ، بتاريخ ٢٤ سرطان در يک جلسهً ملک هاى قبايلى بطور جدى گفت که ،کمک شان را با ترورستان خارجى و داخلى قطع نمايند. موصوف براى قبايل ضرب الاجل ٢٤ ساعته داده بود و از آنها خواسته بود که د راين مدت ترورستان را به دولت تسليم نمايند و يا عمليات نظامى را قبول نمايند. با ختم شدن اين ضرب الاجل و ناکام شدن قبايل در امور تسليمى تروريستان به مقامات، ارتش پاکستان بتاريخ ٢٥ سرطان ،عمليات خويش را آغاز نموده و بتاريخ ٢٦ همين ماه ، راه مشترک بين افغانستان و پاکستان را مسدود نمودند. از طريق سه راه مختلف بين افغانستان و پاکستان رفت و آمد صورت ميگيرد که به نام هاى (لوره مندى ) ( ژوره) و ( غلام خان ) ياد ميشوند . علاوه از اين يک تعداد راه هاى کوچک و قاچاقى نيز وجود دارد اما از آن نيروهاى پاکستانى ، مواظبت ميکنند. از اين راه ها فعلاً دو راه ( ژوره ) و ( لوره مندى ) مسدود شده اند و راه غلام خان نيز براى عبور و مرور مسافرين بسيار دشوار شده است . جنرال ذاکر ،يک مسئوول اين سرحد در تماس تيلفونى به آژانس خبرى پژواک گفت : ما جستجو مکمل مردم را مينمائيم و هر کسى که از سرحد عبو رميکند ، اسناد اش را مى بينيم و اين معلومات را از آنها بدست مياوريم که کى هستند به کدام طرف و به چه خاطر ميروند. حيات الله، بزرگ قومى وزيرستان شمالى ميگويد: قبل از اين ، ما در موتر سوار و بدون کدام پرسشى از سرحد عبور مينموديم ، اما اکنون تلاشى جدى صورت ميگيرد. از طرف ديگر دولت پاکستان در وزيرستان شمالى ،دوازده کمپ را بخاطرى مسدود نمودند که آنها در اين منطقه ، عمليات را عليه تروريستان آغاز مى نمايند و هراس اين ديده ميشد که تروريستان در کمپ هاى مذکور ، پنهان خواهند شدند. علاوه بر اين يک تعداد افغان ها در مناطق شهرى وزيرستان شمالى ، اکنون نيز بسر ميبرند که به اثر مسدود شدن سرحد با مشکلات زيادى مواجه هستند. زبردست حدران ، بزرگ قومى افغانها در منطقه ميگويد که ، اگر اکنون کدام فاميل افغان بازگشت ميکنند دولت پاکستان به آنها از طريق سرحد غلام خان نه ، بلکه از طريق سرحد (عليزى ) کرم ايجنسى اجازه رفتن ميدهد. بگفته وى، اين راه به آنها بسيار طولانى و قيمت تمام ميشود. موصوف در تماس تيلفونى به آژانس خبرى پژواک گفت : از طريق راه غلام خان يک لارى به پنج هزار کلدار و از راه عليزى به ٢٥ هزار کالدار تا به خوست ميرسد. از سوى ديگر دگرجنرال شوکت سلطان ، سخنگوى ارتش پاکستان ادعاء دستگيرى هفت طالب، اما بزرگان قبايلى در منطقه ادعاء دستگيرى يازده تن را دارند. طارق نماينده سياسى ( پوليټيکل ايجنت ) در وزيرستان شمالى به آژانس خبرى پژواک گفت : تا کنون معلوم نيست که افراد دستگير شده تبعه کدام کشور ميباشند اما تحقيقات ادامه دارد. زرداد در دادگاه بريتانيا محکوم شد دادگاهی در بريتانيا، زرداد فريادی، جنگ سالار پيشين افغان را به اتهام شکنجه و گروگانگيری در افغانستان، در جريان دهه هزار و نهصد و نود ميلادی محکوم کرده است. فريادی که در حال حاضر در لندن زندگی می کند، اين محکوميت را رد کرده است. او سال گذشته نيز به همين جرم در دادگاه بريتانيا محکوم شد، اما هيات منصفه اين حکم را نپذيرفت و رای به ادامه دادرسی داد. دادگاه قبلی زرداد فريادی، به دليل اينکه هيات منصفه نتوانست در مورد متهم به حکمی دست يابد، بدون نتيجه پايان يافت. زرداد فريادی، نخستين خارجی بود که تحت معاهده بين المللی منع شکنجه و به اتهام اعمال شکنجه در کشوری ديگر، در بريتانيا تحت محاکمه قرار گرفت. حال ممکن است وی بار ديگر مورد محاکمه قرار گيرد. دادستان مدعی شده بود که فريادی، در اوايل دهه 90 ميلادی، سياست اعمال شکنجه عليه شهروندان را در در منطقه تحت کنترل خود در اطراف کابل اجرا می کرد. مشاور حقوقی دولت بريتانيا فريادی را متهم کرده است که به اتفاق سربازانش در حالی که کنترل ايستگاه های بازرسی را در مسير کابل به پاکستان در دست داشتند، جناياتی را عليه غير نظاميان بی گناه مرتکب شده اند. فريادی تا هنگام بازداشتش در لندن، مديريت رستورانی در همين شهر را پس از ترک افغانستان بر عهده داشت. همچنان چندي قبل دادگاه رسيدگی به اتهامات زرداد فريادی، از فرماندهان سابق افغان که ساکن بريتانياست، کار خود را در لندن آغاز کرده است. دادگاه زرداد يکی از اولين دادگاهايی است که بر اساس کنوانسيون بين المللی برای منع شکنجه، تشکيل شده است. شکايت عليه زرداد فريادی توسط لرد گلداسميت، مشاور حقوقی دولت بريتانيا و ارشد ترين حقوقدان دولت بريتانيا طرح شده است. وی گفت اين پرونده قضايی غير عادی تلقی می شود زيرا متهم و قربانيان ادعايی از اتباع بريتانيا نيستند. ولی وی افزود، جنايات به قدری فجيع اند که دادگاه آن می تواند در هر کشوری برگزار شود. او به دادگاه گفت، زرداد بين سالهای ۱۹۹۲ و ۱۹۹۶ در افغانستان يک جنگسالار بود که منطقه ای نام سروبی واقع در شرق کابل را در اختيار داشت. مشاور حقوقی دولت بريتانيا زرداد را متهم کرد که به اتفاق سربازانش در حالی که کنترل ايستگاه های بازرسی را در مسير کابل به پاکستان در دست داشتند، جناياتی را عليه غير نظاميان بی گناه مرتکب شده اند. به گفته گلداسميت، اين افراد مردم را مورد سرقت و شکنجه قرار می دادند، به قتل می رساندند يا برای خون بها به گروگان می گرفتند. او به فردی در هيبت سگ اشاره کرد که در دخمه ای نگهداری می شد و از او برای حمله و گاز گرفتن قربانيان استفاده می شد. هيات منصفه فيلمی را از زرداد همراه گلبدالدين حکمتيار، رهبر حزب اسلامی مشاهده خواهند کرد که آنها را در حال سان ديدن از هزاران نيروی تحت امرشان نشان می دهد. اين فيلم در منزل زرداد در لندن کشف و ضبط شده است. انتظار می رود که اين محاکمه تا دو ماه به طول بيانجامد و بسياری از شهود از طريق ارتباط ويدئويی از کابل شهادت دهند. زرداد فريادی سرور متهم است در سال های 1992 تا 1996 زمانی که در افغانستان فرمانده نظامی بود، اقدام به آدم ربايی و شکنجه افراد کرده است. وی احتمالا در سال آينده به طور رسمی به پانزده مورد شکنجه، گروگان گيری و طراحی توطئه متهم خواهد شد. گفته می شود اين اولين بار است که يک فرد خارجی برای جرائمی که در کشور ديگری مرتکب شده، در بريتانيا تحت تعقيب قرار می گيرد. گفته می شود زرداد از بريتانيا تقاضای پناهندگی سياسی کرده و طی سه سال اخير، يک پيتزا فروشی داشته است.
July 18th, 2005


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بیانات، پیامها و گزارشها